نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





 

چته گریه می کنی دل شکسته
باز دوباره کی پر و بالتو بسته
یه چشت اشک یه چشت خون
دلکم ای دل داغون
این همه سوختیو ساختی
بس نبود ؟؟؟؟؟؟
همه دنیا رو شناختی
بس نبود؟؟؟؟؟
این همه تو این قمار زندگی
همه زندگیتو باختی بس نبود؟؟؟؟؟
چته گریه می کنی دل اسیرم
باز دوباره سادگی کردی گذاشتی باز بره
یا هنوز منتظری عمرتو پشت پنجره
یه چشت اشک یه چشت خون
دلکم ای دل داغون
الهی برات بمیرم
دلکم ای دل داغون
چته گریه می کنی دل اسیرم


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 9:25 | |







 

 

از اولش هیشکی نبود


هیشکی بدادم نرسید


قصه ی من بسر رسید

دلم به عشقش نرسید



[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 9:12 | |







سلام عشقم علی

یادته علی این وبلاگ و با چه عشقی ساختیم تو برای من نوشتی من برای تو .یادته میخواستیم تا وقتی ازدواج کردیم قشنگ درستش کنیم تا همه بفهمن ما عاشق همدیگه ایم هیچی و هیچ کس نمیتونه جدامون کنه . علی وقتی اومدم یه سر به وبلاگمون بزنم دلم لرزید یاد اون روزای خوب افتادم چشام پر اشک شد.آخه چرا چرا باید این طوری بشه.....


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 9:3 | |







توی دنیا دو تا نابینا می‌شناسم،

یکی تو که هیچ موقع عشقم رو ندیدی،

یکی من که کسی رو جز تو ندیدم



[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 9:43 | |







حس غریبی ست دوست داشتن

وعجیب تر از آن است دوست داشته شدن .....

وقتی میدانیم کسی با جان ودل دوستمان دارد

ونفس ها وصدا ونگاهمان در روح وجانش ریشه دوانده

به بازی اش میگیریم .....

هر چه او عاشق تر ما سرخوش تر !

هر چه او دل نازک تر ما بی رحم تر!....

تقصیر از ما نیست ...

تمامی قصه های عاشقانه

این گونه به گوشمان خوانده شده اند !!!


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 9:42 | |







تقدیم به علی جونم

 تقدیم به عشقم علی

 


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 9:19 | |








[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 7:33 | |







علی جان دلتنگتم


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 7:29 | |







فدای سمیرای عزیزم بشم

دلم نمیاد که بگم به خاطر دلم بمون
اما بدون با رفتنت از تن خستم میره جون
بمون برای کوچه‌ای که بی تو لبریزه غمه
ابری تر از آسمونش ابرای چشمای منه
***
بمون واسه خونه‌ای که محتاج عطر تن توست
بمون واسه پنجره ای که عاشق دیدن توست!


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 8:10 | |







تقدیم به همسر عزیزم

سفر همیشه قصه رفتن و دلتنگیه
به من نگو جدایی هم قسمتی از زندگیه
همیشه یک نفر میره آدم و تنها می ذاره
میره یه دنیا خاطره پشت سرش جا می ذاره
همیشه یک دل غریب یه گوشه تنها می مونه
یکی مسافر و یکی این وره دنیا می مونه


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 8:7 | |







سمیرای عزیزم دوستت دارم

باید برم برای تو فقط یه حرف ساده بود
کاشکی می دیدی قلب من به زیر پات افتاده بود
شاید گناه تو نبود، شاید که تقصیر منه
شاید که این عاقبتِ این جوری عاشق شدنه

***


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 8:4 | |







تقدیم به گلم

عزیزم پیشاپیش عیدت مبارک دوستدارت سمیرا


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 8:23 | |







 


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 11:3 | |







علی با تمام وجود دوستت دارم

 


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 10:58 | |







سمیرای عزیزم دوستت دارم

چه تلخ است

با بغض بنویسی

باخنده بخوانند


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 8:27 | |







تقدیم به سمیرای عزیزم

دوست دارم این رو، نوک پنجه بلند شدن ها رو

و بوسیدن لبهای تو را

همان لحظه هایی که تو یک عالمه زن می شی

و من یک عالمه مرد!!


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 8:7 | |








فقط چند قدم مانده بود برسم به «تو» اما این خواب لعنی نذاشت،


ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 7:38 | |







دوستت دارم عزیزم

بزرگ که میشوی...... غصه هایت زودتر از خودت قد میکشند.......، درد هایت نیز! غافل از آنکه لبخندهایت در آلبوم کودکی جا گذاشتی.......!!؟


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 7:33 | |







بهترین عشقم، سمیرا


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 13:13 | |







سمیرای عزیزم دوستت دارم


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 13:10 | |








[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 13:5 | |







ای خدا


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 9:18 | |







امروز آخرین روزمه که میام اینجا شاید دیگه نتونم بیام ولی علی همیشه به یادتم و فراموشت نمیکنم

samira


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 8:30 | |








[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 8:28 | |








[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 8:21 | |







دوستت دارم

 

تقدیم به بهترینم


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 12:35 | |







دلتنگتم عشقم دارم میمیرم

کاش کنارم بودی و تنها نبودم

امروز که خیلی بی حوصله

هستم و دلم گرفته تو نیستی

علی خسته شدم از تنهایی


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 11:15 | |








[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 11:11 | |







 
میگن عاشق ها عشقشون رو زیبا میبینن ، این دفعه که دیدمت زیباتر شده بودی



نمیدونم هر دفعه تو زیباتر میشی یا من عاشقتر !؟؟


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 11:4 | |








از کسی که دوستش داری ساده دست نکش
شاید دیگه هیچکس رو مثل اون دوست نداشته باشی
و از کسی هم که دوستت داره بی تفاوت عبور نکن
چون شاید
هیچوقت
هیچکس
تو رو به اندازه ی اون دوست نداشته باشه!!

سمیرا عزیزم دوستت دارم.

فدای مهربونیات زندگی علی.


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 10:38 | |







سمیرا عشقم دوستت دارم


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 9:46 | |







همسر مهربونم علی

با تمام وجودم دوستت دارم

عاشقتم

سمیرا

 

 


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 12:36 | |







تو میگی بارون رو دوست داری اما وقتی بارون میاد چترت رو باز میکنی

 

تو میگی باد رو دوست داری اما وقتی باد میاد پنجره ها رو میبندی

 

تو میگی آفتاب رو دوست داری اما وقتی می تابه پرده ها رو می اندازی

 

حالا فهمیدی که چرا میترسم وقتی میگی

 

 

            «  دوستت دارم » ؟


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 11:34 | |








[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 8:0 | |







تقدیم به همسر عزیزم

روز تولدت شد و نیستم اما کنار تو کاشکی می شد که جونمو هدیه بدم درسته ما نمیتونیم این روز و پیش هم باشیم بیا بهش تو رویامون رنگ حقیقت بپاشیم میخوام برات تو رویاهام جشن تولد بگیرم از لحظه لحظه های جشن تو خیالم عکس بگیرم من باشم و تو باشی و فرشته های آسمون چراغونی جشنمون، ستاره های کهکشون به جای شمع میخوام برات غمهات و آتیش بزنم هر چی غم و غصه داری یک شبه آتیش بزنم تو غمهات و فوت بکنی منم ستاره بیارم اشک چشاتو پاک کنم نور ستاره بکارم کهکشونو ستاره هاش دریاو موج و ماهیاش بیابونا و برکه هاش بارون و قطره قطره هاش با هفت تا آسمون پر از گلای یاس ومیخک بال فرشته ها و عشق و اشتیاق و پولک عاشقتو یه قلب بی قرار و کوچک فقط می خوان بهت بگن :
تولدت مبارک

سمیرای عزیزم دوستت دارم


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 7:49 | |







برای تو زندگی میکنم ، به

عشق تو زنده هستم ، اگر نباشی دیگر نیستم

 

تویی که بودنت به من همه چیز میدهد، هر جا بروی دلم به

دنبال تو میرود...

 

عشق تو ، حضور تو، به

من نفس میدهد هوای بودنت

 

 

این دیگر اولین و آخرین بار است که دل بستم ،

 

نه به

انتظار شکستم ، نه منتظر کسی دیگر هستم

 

 

تو در قلبمی و تنها نیستی ، تو مال منی و همه زندگی ام هستی...

 

 

همین که احساس کنم تو را دارم ، قلبم تند تند میتپد ،  

 

 

به عشق تو میگذرد روزهای زندگی ام...

 

 

به عشق تو می تابد خورشید زندگی ام ،

 

 

به عشق تو آن پرنده میخواند آواز زندگی ام

 

 

و این است آغاز زندگی ام ، گذشته ها گذشته ، با تو آغاز کردم و با تو میمیرم....

 

 

به هوای تو آمدن در این هوای عاشقانه چه دلنشین است ،

 

 

به هوای تو دلتنگ شدن و اشک ریختن کار همیشگی من است

 

بودنم به عشق بودن تو است ، اگر اینجا نشسته ام به

عشق این انتظار است

 

در انتظار توام ، تا فردا ، تا هر زمان که بخواهی چشم به

راه آمدن توام

 

خسته نمیشود چشمهایم از این انتظار ، میمانم و میمانم از

این خزان تا پایان بهار

 

تا تو بیایی و او که به

انتظارش نشستم را ببینم ،

 

 

تا چشمهایت را ببینم و دنیای زیبایم را در آغوش بگیرم

 

نمیتوان از تو گذشت ، به

خدا نمیتوان چشم بر روی چشمهایت بست ،

 

 

بگذار تو را ببینم ، تا آخرین لحظه ، تا آخرین حد نفسهایم....

 

 

نمیگویم که مرا تنها نگذار ، تو در قلبمی و هیچگاه تنها نمیمانم ، نمیگویم همیشه بمان ،

 

 

 تا زمانی که هستی من نیز میمانم ، اگر روزی بروی ، دنیا را زیر پا میگذارم ،

 

نمیگویم تنها تو در قلبمی، نیازی به

گفتنش نیست آنگاه که تو همان قلبمی...

 

 

قلبی که تنها تپشهایش برای تو است ،

 

زنده ماندن من به شرط تپشهای این قلب نیست ، به عشق بودن تو است !


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 10:15 | |







منتظر لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم
در چشمانت خیره شوم
دوستت دارم را بر لبانم جاری کنم
منتظر لحظه ای هستم که در کنارت بنشینم
سر رو شونه هایت بگذارم....ا
ز عشق تو.....از داشتن تو...اشک شوق ریزم
منتظر لحظه ی مقدس که تو را در آغوش بگیرم
بوسه ای از سر عشق به تو تقدیم کنم
وبا تمام وجود قلبم وعشقم را به تو هدیه کنم
اری من تورا دوست دارم
وعاشقانه تو را می ستایم

علی تو بهترینی


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 10:2 | |







تقدیم به بهترینم

 

 


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 9:55 | |







اگر دبیر فارسی بودم نامت را اولین غزل از صفحه کتابها می نهادم.

اگر دبیر جبر بودم عشق مجهول تو را بر قلب معلوم خودم بخش میکردم تا معادله محبت پدید آید.

اگر دبیر هندسه بودم ثابت می کردم که شعاع نگاهت چگونه از مرکز قلبم گذشت.

سمیرای عزیزم دوستت دارم.


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 7:34 | |







همه زندگی فقط ۳روزه : اومدن  ــــ بودن ــــ  رفتن . من خودم نخواستم بیام ولی خودم می خوام که باشم اونم فقط به خاطره تو وقتی هم که دیگه نباشی منم میرم
 


[+] نوشته شده توسط علی و سمیرا در 7:28 | |



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 7 صفحه بعد